سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 2 >

چای مینوشیدم 

یکباره دلتنگش شدم

بغض کردم واشک در چشمانم حلقه زد

همه باتعجب نگاهم کردند!!!

لبخند تلخی زدم و گفتم چقدر 

داغ بود..!!

 

 

.....

 

نیلوفرانه هایی از جنس دلتنگی

هنوزم دارم روزهای بدی رو میگذرونم 

هنوزم بغض میکنم،اشک میریزم

یه روزی غرورم اجازه نمیداد بغضمو کسی ببینه ولی الان نه تنها بغض میکنم همه میفهمن بلکه صدای هق هق گریمو هم میشنون 

هه(نزاراشکاتو هرکی ببینه گل من)نشد ،از اشک هم گذروندم

زندگی سخت میگذره ،هرشب از ترس دیدن کابوس خودمو مشغول میکنم که خوابم نبره وفردای اون روز وقتی از خواب بیدارمیشم و وقتی چشمامو باز میکنم و واقعیتو به یاد میارم دوباره مثل بچه ها به زور چشمامو بهم فشارمیدم...خداجون این انصاف نبود...nilooگل تقدیم شما


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم××

چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم××

مسافر از برای یار سوغات آورد اما××

من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم××

اربعین حسینی تسلیت....nilooگل تقدیم شما


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

آبان هم نیایی!

پاییز را دیگر قبول ندارم

تو مهربان بودی

مگر میشود نه با مهر بیایی

نه با آبان...!!

 

    .....

 

من آبان ماهی ام

متولد فصل خزان

قلب عروس فصلها

از جنس پاییز وعقرب

از جنس بادهای وحشی

از جنس هوای دلگیر

از جنس بغض گلو

ازجنس آسمان ابری

نمه بارون

»»آهااای بارون پاییزے

کی گفته تو غم انگیزے

تو داری خاطراتم رو

تو ذهن کوچه میریزے««

 

    ....

یه روزےمیاد

که دیگه دلت برام نریزه

که یادت نیاد

تولد من چند پاییزه

...nilooگل تقدیم شما

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

برای بعضی دردها

نه میتوان گریه کرد

نه میتوان فریاد زد

برای بعضی دردها

فقط میتوان نگاه کرد

و

بے هوا شکست...

     ......

این روزها خیلی ها زندگی نمیکنند!

فقط ادامه میدهند...

 

    ..nilooگل تقدیم شما


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

بی صدا رفت

اما پر از صدا شد دنیایم!

صدای خرد شدن تمام

استخوان هایم...

      ......

 

زندگی از اولش سخت بود

ما بچه بودیم نمی فهمیدیم

      ......

 

به شدت نیاز دارم

یکی پایین زندگیم بنویسه؛

چند سال بعد...

   ....nilooگل تقدیم شما


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ