سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همزاد پاییزم وقتی که برگ افتاد

وقتی طبیعت را شلاق میزد باد

من گریه میکردم اما بدون اشک

این رسم با من بود گویا مادرزاد

که شبنم احساس از باورم غلتید

عاشق نبودم من،او عشق یادم داد

باشد برای عشق یک بیستون اما

فرقی نخواهد کرد در باور فرهاد

پاییز میبارد از این در و دیوار

در این سکوت سرد ،یخ میزند فریاد

....nilooگل تقدیم شما


اولین دیدگاه را شما بگذارید

 خدامنو...   


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ